محتوا چگونه به درآمد تبدیل می شود؟
تکنولوژی های امروز سریع تر از حجم محتوا رشد کرده اند واین مسئله باعث شده که محتوا بیش ازهرچیز دیگری مورد نیاز باشد و به عنوان یک دغدغه مطرح شود.
روش های خلق محتوا و درآمد زایی توسط آن محدود و مشخص نیست و کاملاً به خالق محتوا وابسته است.
متداول ترین شیوههای کسب درآمد از طریق محتوا
روش اول: فروش مستقیم
دراین روش، محتوای تولید شده، قیمت گذاری شده و مستقیماً فروخته میشود. زمانی که مایکروسافت، هر نسخه از ویندوز خود را می فروشد، زمانی که یک ناشر، نسخه به نسخه کتابهای خود را میفروشد، زمانی که یک «قالب گرافیکی وب سایت» یا یک کتاب الکترونیکی در اینترنت فروخته میشود، زمانی که برای دانلود یک نرمافزار موبایل، پولی را پرداخت میکنیم، یک محتوا به صورت مستقیم فروخته شده است.
روش دوم: فروش حق اشتراک زمانی
نمایش محتوا برای مدت معینی به طرف مقابل و پس از پایان مهلت مقرر، امکان استفاده از محتوا دیگر وجود ندارد.
برای مثال واگذاری لایسنس یک ماهه یا یک ساله یک آنتی ویروس یا استفاده از آرشیو نشریات بزرگ دنیا که با پرداخت چند ده دلار می توان به آرشیو مجله دسترسی داشت و پس از پایان مهلت مقرر دسترسی شما به طور کامل قطع می شود.
کلوپ های فیلم که اشتراک خود را به صورت ماهیانه یا سالانه در دسترس قرار می دهند (مثلا فیلمیو)
اما باید توجه داشت که اشتراک مجلات کاغذی از نوع فروش مستقیم هستند و در گروه اول قرار می گیرند.
روش سوم: حق اشتراکی که بر اساس تعداد استفاده به فروش می رسد
برخی از بزرگترین آرشیوهای مقالات تحقیقاتی دنیا از این شیوه استفاده می کنند و با پرداخت مبلغی مشخص، به شما اجازه می دهند هر زمان که خواستید هر مقاله ای را دانلود کنید اما پس از تعداد مشخصی دانلود، این اجازه از شما سلب خواهد شد.
در بسیاری از کشورها دسترسی به مشاوران تلفنی خانواده تنها با پرداخت یک حق اشتراک امکان پذیر می باشد وبا پرداخت مبلغی پول، میتوانید در مجموع، مثلاً چهار ساعت با آنها صحبت کنید و ممکن است این اعتبار را در یک تماس تلفنی یا طی دو سال، طی هشت تماس تلفنی نیم ساعته هزینه کنید.
روش چهارم: تبلیغات جانبی
ممکن است خود محتوا به صورت رایگان در اختیار همه قرار گیرد. اما از فضایی که در کنار آن قرار میگیرد، برای تبلیغ استفاده شود. سایتهای خبری، اساساً بر اساس این مدل تولید محتوا، درآمد زایی میکنند.
محتوا به رایگان در اختیار مخاطب قرار میگیرد اما فضای کنار صفحه، به خاطر بازدیدهای زیاد، به فضایی ارزشمند برای تبلیغات تبدیل میشود. درآمد زایی بسیاری از نرمافزارهای رایگان موبایل به این شیوه می باشد.
روش پنجم: ترویج نام تجاری
این روش به صورت مستقیم درآمد زایی ندارد و تا حدودی به تبلیغات جانبی شباهت دارد. به طور مثال اگر دارای یک دفتر حقوقی باشید تبلیغات مستقیم و کارت ویزیت و بروشور به سختی می تواند برای ایجاد مشتری موفقیت آمیز باشد اما اگر یک دفترچه ده صفحه ای آماده کنید و سوالات حقوقی ساده مردم را که بیشتر از شما پرسیده میشود، در آن بنویسید و پاسخ بدهید و درصفحهی آخر، توضیح کوچکی بنویسید که فلان دفتر حقوقی، برای ارائه خدمات مشاوره بیشتر در خدمت شماست این دفترچه بر خلاف بروشورهای تبلیغاتی دور انداخته نخواهد شد حتی دست به دست هم خواهد شد. محتوا در این موارد لازم نیست همیشه مکتوب باشد. با وجود اینترنت، عرضه یک کتاب الکترونیک کوچک یا یک فایل صوتی یک ساعته رایگان هم میتواند به همان شیوه تاثیر داشته باشد.
تنها دو نکته باید در نظر گرفته شود:
- در چنین محتواهایی، بین هفتاد تا نود درصد محتوا باید کاملاً آموزشی و خالی از هر نوع تبلیغ باشد تا مخاطب احساس بد نداشته باشد.
- محتوا به حدی مفید باشد که دریافت کننده، آن را به دیگران منتقل کرده یا توصیه نماید.
روش ششم: محتوای ویروسی یا وایرال
این روش دو هدف را دنبال می کند
هدف اول: غیر اخلاقی است و با تخریب نام برندها همراه است. حتماً شما از این پیامها و پیامکها در شبکه های اجتماعی دریافت کرده اید که: «لطفاً اطلاع رسانی کنید یک نفر در فلان شهر با استفاده ازمحصولات فلان شرکت دچار ضایعه مغزی شد». معمولاً خبرهایی از این دست، اگر کمی هوشمندانه تنظیم شوند به شدت ویروسی بوده و به سرعت بین مردم پخش میشود. حتی اگر خبر تکذیب هم شود، هنوز خیلیها معتقد باقی میمانند که خبری بوده و الان پنهان شده. شرکتها گاهی به تولیدکنندگان محتوا برای تولید این نوع متنها پولهای قابل توجهی میدهند.
هدف دوم: جعل خبرهای بی خاصیت برای اندازه گیری میزان نفوذ شایعه در شبکه های اجتماعی تحت پوشش توسط حمایت کنندگان آنها. بسیاری از مردم غرب بر این باورند که هر فرد در طول خواب یک سال خود، حدوداً هشت عنکبوت می خورد. کمتر کسی می داند که این شایعه از سال ۱۹۹۳ توسط فردی به نام لیزا هولست ابداع شد تا میزان نفوذ خبری در شبکه تارعنکبوتی ارتباطی مردم در آن سالها سنجیده شود. عنکبوت هم به همین دلیل انتخاب شده بود وگرنه مورچه یا پشه، باورپذیرتر هستند.
روش هفتم: استفاده از محتوا برای ایجاد رسانههای اجتماعی
صفحههایی در اینستاگرام یا فیس بوک یا سایر شبکههای اجتماعی وجود دارند که تعداد دنبال کنندگان آنها حتی در ایران به صدها هزار نفر می رسد. این صفحهها عملاً رسانه ای جدید بر بستر شبکه اجتماعی شده اند و خود میتوانند به سادگی به تبلیغ و اطلاع رسانی مشغول شوند.
طبیعی است اینجا نیز مهم ترین نکته، استراتژی درست در تولید محتواست. فرض کنید شما امروز، در یکی از شبکههای اجتماعی صفحه ای داشته باشید که شامل نکاتی برای تربیت فرزند باشد. اگر محتوا هوشمندانه تنظیم شود به سادگی میتوان پس از چند ماه صفحه ای با بیش از صدهزار دنبال کننده داشت. حالا با خود فکر کنید که یک مجموعه مهد کودکی خاص و تخصصی را ایجاد کرده، برای اینکه نام و توضیحات آن در این صفحه منتشر شود چقدر حاضر است هزینه کند؟ با این وجود سهم تبلیغات در هر رسانه باید پایین بماند وگرنه اثربخشی و مخاطب خود را از دست خواهد داد.
دیدگاه شما چیست؟